مقاله درباره مزایای قانونگذاری اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

مزایای قانونگذاری اسلام:

شریعت اسلام در حد ذات خود پایهگذاری تمدنی مستقل و فرهنگی قائم بذات و واحد امتیازاتی است که نظیر آن را در شرایع و قوانین دیگر نمیتوان یافت. زیرا شارع این شریعت همان مهندس سنن و قوانین خلقت و عالم باسواد فطرت و خفایای عوامط و طباع آدمی است و این شریعت از اختلاط و افتراج ادیان آسمانی و از تلاقی صهف ابراهیم و اسفار موسی و انجیل عیسی در آیات باهوات قرآن مجید پدید آمده و شعلههای فروزان وحی و الهام پیامبران بزرگ بر صفحهی آن پرتو افشانده و اطراف و جوانب آنرا روشنی و زیبایی بخشیده است و در نظامات آئین احکام با اخلاق و تشریع با ایمان و قانون با وجدان در آمیخته و خشکی و جهود سایر قوانین را آن زدوده است.

عدالت از نظر اسلام:

چهار اصول حقوق طبیعی: حقوق طبیعی عبارت از مجموعهی اصولی طبیعی است که پیش از تسلط ونفوذ هر قانون به حکم فطرت و به مقتضای طبیعت مردم به زندگی مردم فاخر و مسلط بوده است. علیهذا این اصول، مطلوب فطرت و مربوط به گوهر و طبیعت انسان است و هر شریعت و قانون که واجد و شامل آن نباشد یا ناقص است و یا ظالم:

1- اولین حق طبیعی انسان حق آزادی در انتخاب کار و پیشه و استفاده از زمین و مواد اولیه است و به اقتضای این حق هر فرد انسان میتواند از زمین و آنچه در آن آفریده شده است به نفع و صلاح خود استفاده کند و هیچ کس و هیچ مقامی حق ندارد او را از فعالیتها و تصرفاتش باز دارد مگر آنکه فعالیت و تصرف او مستلزم تعدی و تجاوز به حقوق دیگری باشد.

2- دومین حق طبیعی انسان حق تساوی هر فرد با سایر افراد در حقوق است به طوریکه امیر و مأمور و عالم و جاهل و غنی و فقیه در برابر قانون و در مقام استفاده از حقوق قانونی و مشروع خود مساوی باشند همانطور که همگی در آفرینش برابرند.

دکتر ا.س. ترتون در کتاب خود بنام اهل ذمه در اسلام مینویسد " این کارمندان نصرانی در اجتماعی اسلامی با هر گونه مظاهر احترام مواجه میشدند جز اینکه مسلمین از قبول تحمیل بوسیدن دست ایشان سرباز میزدند."

هم چنین همین نویسنده در همان کتاب مینویسد: " وقتی مردم ابنالفرات مردم را از جهت گماشتن مردی نصرانی به مقام فرماندهی لشکر است سرزنش کردند، در مقام دفاع از خود گفت که او در این انتخاب با آن عده از خلفاء پیشین اقتداء کرده که نصاری را ظائف دولت میگماشتهاند.

اوضاع اجتماعی ایران قدیم:

اگر چه کشور کهنسال هند از حیث تقسیمات ظالمانهی طبقاتی و پایمال کردن حقوق اکثریت که گوی سبقت را از سایر کشورهای قدیم ربوده است، ولی مطالعهی اوضاع و احوال قطعات دیگر دنیای آن عهد نشان میدهد که وضع زندگانی مردم آن سرزمینها هم تفاوت محسوسی با زندگی مردم هند نداشته است. چنان که بررسی وضع اجتماعی ایران نشان میدهد که اختلاف طبقاتی در این سرزمین به شدت حکومت داشته و این موضوع خاصه در عهد ساسانیان از اصول سیاست آن حکومت بوده است. ایرانیان اکاسره از جهت قداست و عظمت در عداد خدایان میشمرد و عقیده داشتند که خون الهی در عروق ایشان جریان دارد و به همین مناسبت ایشان را با صراحت در زبان نمیراندند و در حضورشان نمینشستند و معتقد بودند که ایشان برذمهی کلیهی افراد رعیت دارای حقوق بیشماری هستند و هیچ یک از افراد رعیت حق برذمهی اشان ندارند. تاریخ جهان نشان نمیدهد که هیچ یک از پادشاهان به اندازهی اکاسره از عیش و نوش و شکوه و جلال برخوردار شده باشند، زیرا سیل هدیه و جزیه از سراسر کشورهای مابین خاور دور و خاور نزدیک به پایتخت ایشان روان بوده و علاوه بر این همه ساله در موسم نوروز و مهرگان همگی مردم مملکت مجبور بودند که پیشکشیهای گرانبها و شاهپسند به پیشگاه ایشان تقدیم کنند و این پیشکشیها که به زور از مردم گرفته میشد آیین نام داشت.

علاوه بر این کلیهی معادن طلای ارمنستان از جمله املاک اختصاصی ایشان و درآمد آن مخصوص هزینهی تجملات ایشان بود. ساسانیان با این تجمل و خاطرتی چنان عادت کرده بودند که این عادت در زندگی ایشان بصورت طبیعت ثانیه در آمده بود و فرود آمدن سطح زندگی ساده و طبیعی، حتی در لحظات مصیبت و خطر و بهنگام تنگدستی و اضطراب نیز برای ایشان میسر نبود، چنانکه یزدگرد سوم آخرین فرد این سلسله بهنگام فرار از مداین هزار، آئینه و هزار خیانتگر هزار نوع زبان و هزار بازدار به همین نسبت از سایر اصناق خدم و حشم به همراه برد و با وجود این از بخت بدفرجام گله داشت که روزگار کارش را به جائی رسانده که باید با چنین وضع محقر و سادهای از این